ترمینولوژی (لغتنامه) حقوقی حرف د
دادگاههای عمومی: دادگاههای عمومی به ترتیب مقرر در این قانون به دعاوی حقوقی و جزایی و امور حسبی رسیدگی میكنند. (ماده 1 لایحه قانونی تشكیل دادگاههای عمومی مصوب 10/7/1358 شورای انقلاب)
دادگاههای عمومی: دادگاههای عمومی به ترتیب مقرر در این قانون به دعاوی حقوقی و جزایی و امور حسبی رسیدگی میكنند. (ماده 1 لایحه قانونی تشكیل دادگاههای عمومی مصوب 5/7/1358 شورای انقلاب)
دادنامه: در ظرف پنج روز از تاریخ صدور حكم یا قراری كه مستقلاً قابل شكایت است پاكنویس آن باید تهیه شده و به امضا دادرس دادگاه و مدیر دفتر برسد این پاكنویس دادنامه خوانده میشود. (ماده 158 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 25/6/1318)
دادههای الكترونیكی: عبارت است از متن یا پرونجای (فایل) اطلاعاتی كه از طریق شبكههای رایانهای یا دیسك نوری یا فلاپی دیسك به منظور تسریع در امور جاری عبور كالا تحت استاندارد و نمونه (فرمت) شناخته شده بینالمللی همراه با اعمال سیستم امنیتی بر روی اینگونه پرونجاها (فایلها) و امكان احراز هویت فرستنده و گیرنده تبادل میگردد. (بند ح ماده 1 آییننامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور كالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب 18/5/1377 هیئت وزیران)
دارالعلم مفید: دانشگاه علوم انسانی (دارالعلم) مفید كه در این اساسنامه اختصاراً دارالعلم خوانده میشود، مؤسسهای است تحقیقاتی، آموزشی و فرهنگی كه به منظور دستیابی به اهداف ذیل تأسیس میگردد: 1- مطالعه و تحقیق در علوم و معارف اسلامی و بازبینی و بازنگری در علوم انسانی بر اساس مبانی و موازین اسلامی. 2- فراهم آوردن زمینههای لازم جهت گسترش فعالیتهای علمی و تحقیقاتی در جهان اسلام و ارزیابی تحقیقات انجام یافته در حوزه معارف اسلامی و علوم انسانی. 3- تربیت علمی و عملی محققان برجسته و صاحب صلاحیت خدمت در دانشگاه و سایر مؤسسات تحقیقاتی مشابه آن. 4- معرفی و به کار گیری نتایج تحقیقات انجام شده در وجوه گوناگون حیات فرهنگی و اجتماعی ملل اسلامی. 5- تحقیق شئون مختلف جوامع اسلامی و دیگر جوامع و پیشبینی تحول آنها به منظور طرح پیشنهادهای مناسب برای تدوین خطوط کلی سیاستهای فرهنگی – اجتماعی و علمی جهان اسلامی. (ماده 1 اساسنامه دانشگاه علوم انسانی (دارالعلم) مفید (ره) مصوب 4/5/1367 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
داراییهای ارزی: داراییهای ارزی قابل قبول جزو پشتوانه منحصراً عبارتند از: الف) اسكناسهای خارجی مورد قبول بانك مركزی ایران. ب) مطالبات ارزی اعم از دیداری یا مدتدار كه مدت آن از شش ماه تجاوز نكند. ج) هرگونه پرداخت به صندوق بینالمللی پول یا بانك بینالمللی ترمیم و توسعه یا مؤسسات بینالمللی مشابه بابت سهمیه یا سرمایه طبق قوانین مصوب. د) اسنادی كه از طرف دولتهای بیگانه و صندوق بینالمللی پول و بانك بینالمللی ترمیم و توسعه و شركت مالی بینالمللی یا دستگاههای مشابه صادر یا تضمین شده.هـ) مطالبات ریالی یا ارزی از خارجه كه بر اثر اجرای قراردادهای بینالمللی پرداخت و مبادلات ارزی و پایاپای حاصل شده تا حدودی كه در قراردادهای مزبور پیشبینی شده است. و) اسناد بازرگانی قابل پرداخت به ارز صادره عهده خارجه كه دارای دو امضای معتبر باشد كه یكی از آن باید امضای بانك واگذارنده باشد و سررسید آنها از حدودی كه در ماده 27 پیشبینی شده بیشتر نباشد. ز) ارزهایی كه به عنوان پشتوانه قبول میشود باید قابل تبدیل به طلا باشد و شورای پول و اعتبار بر حسب پیشنهاد هیئت عامل بانك مركزی ایران این نوع ارزها را تعیین مینماید و در صورت اقتضا حداكثر مبالغی را كه از هر كدام از ارزهای مزبور در پشتوانه میتوان قبول كرد معین خواهد نمود. (ماده 21 قانون بانكی و پولی كشور مصوب 7/3/1339)
داراییهای تولید شده: منظور داراییهایی است که در فرایند تولید حاصل گردیده است. دارایی تولید شده به سه گروه عمده داراییهای ثابت، موجودی انبار و اقلام گرانبها تقسیم میشود. (ماده 77 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27/11/1380)
داراییهای تولید نشده: منظور داراییهای مورد نیاز تولید است كه خودشان تولید نشدهاند (مانند زمین و ذخایر معدنی) (ماده 77 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27/11/1380)
داراییهای ثابت: منظور داراییهای تولید شدهای است كه طی مدت بیش از یك سال به طور مكرر و مستمر در فرایند تولید به كار برده میشود. (ماده 77 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27/11/1380)
داراییهای سرمایهای: منظور داراییهای تولید شده یا تولید نشدهای است كه طی مدت بیش از یك سال در فرایند تولید كالا و خدمات به كار میرود. (ماده 77 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27/11/1380)
داربست: سازهای موقت است كه برای نگهداری قالببندی، سكوهای كار و تحمل بارهای حین اجرا برپا میشود مشتمل بر شمع بندی، پایههای قائم، صفحات افقی، بادبندها، زیر سریها و نظایر اینها. (بخش 9-1-11-1 تعاریف از مقررات ملی طرح و اجرای ساختمانهای بتنی مصوب 18/12/1370 هیئت وزیران)
دارنده چك: دارنده چك اعم است از كسی كه چك در وجه او صادر گردیده یا به نام او پشتنویسی شده یا حامل چك (در مورد چكهای در وجه حامل) یا قائممقام قانونی آنان. (ماده 1 قانون صدور چك مصوب 16/4/1355)
دارنده چك: دارنده چك اعم است از كسی كه چك در وجه او صادر گردیده یا به نام او پشتنویسی شده یا حامل چك (در مورد در وجه حامل). (ماده 1 قانون صدور چك مصوب 4/3/1344)
دارنده چك: دارنده چك اعم است از کسی که چك در وجه او صادر گردیده یا به نام او ظهر نویسی شده یا حامل چك (در مورد چكهای در وجه حامل) (تبصره3 ماده1 قانون راجع به چك بیمحل مصوب 16/12/1337)
داروهای ژنریك: عنوان داروهای ژنریك به داروهایی اطلاق میشود که با نام شیمیایی یا عمومی (غیراختصاصی) كه توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی تأیید میگردد، نامیده میشود. (تبصره 2 ماده 6 از قانون اصلاح بعضی از مواد قانون مربوط به مقررات امور پزشكی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب1334مصوب23/1/1367)
داروهای گیاهی: داروهای گیاهی به فراوردههایی اطلاق میشود كه در تهیه و تركیب آنها كلاً یا اكثر آن، از اجزا یا عصارههای گیاهی استفاده شده باشد، تشخیص داروی گیاهی تأیید اثر درمانی و تعیین یا تأیید نام آن با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی است. (تبصره 3 ماده 6 از قانون اصلاح بعضی از مواد قانون مربوط به مقررات امور پزشكی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب 1334 مصوب 23/1/1367)
داروی اختصاصی: عنوان داروی اختصاصی شامل داروهایی میشود كه به طور ساده و یا از اختلاط یا تركیب چند دارو در نتیجه ابداع شخص یا شخصیت حقوقی معینی به دست آمده یا فرمول و اسم ثابت و علامت صنعتی مخصوص مشخص به نام ابداع كننده در كشور ایران و یا كشورهای خارجی به ثبت رسیده باشد. (ماده 13 قانون مربوط به مقررات امور پزشكی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب 29/3/1334)
دام: در این قانون كلمه دام به حیوانات اهلی، طیور، ماهی، زنبور عسل، كرم ابریشم، حیوانات آزمایشگاهی و حیوانات باغوحش اطلاق میشود و مقصود از كنترل بهداشتی بازرسی و اقداماتی است كه از لحاظ پیشگیری و مبارزه با امراض دامی و بیماریهای مشترك بین انسان و دام لازم و ضروری میباشد. (ماده 2 قانون سازمان دامپزشكی كشور مصوب 24/3/1350)
دامپزشك: به فارغالتحصیلان رشتههای دامپزشكی داخل و خارج از كشور اطلاق میشود که مدرك دكترای دامپزشكی آنها به تأیید مراجع ذیصلاح رسیده باشد. (ماده6 آییننامه اجرایی ماده 10 قانون سازمان دامپزشكی كشور برای صدور پروانههای بیماران درمانگاه، آزمایشگاه و اشتغال به امور درمانی دامپزشكی مصوب 4/10/1373 هیئت وزیران)
دامدار: کسی که حرفه اصلی او تولید یا پرورش دام و یا طیور باشد. (بند7 ماده 1 قانون شركتهای تعاونی مصوب 16/3/1350)
دام زنده: حیوانات اهلی، طیور، آبزیان، زنبور عسل، كرم ابریشم، حیوانات آزمایشگاهی و پوستی و حیوانات باغ وحش. (بند د ماده 2 آییننامه چگونگی كنترل بهداشتی تردد، نقل و انتقال، واردات و صادرات دام زنده و فراوردههای خام دامی موضوع بند د ماده (3) و بند ب ماده (5) قانون سازمان دامپزشكی كشور مصوب 25/8/1373 هیئت وزیران)
دامغه: جراحتی كه كیسه مغز را پاره كند، (از بند 9 ماده 186 قانون مجازات اسلامی مصوب 24/9/1361)
دام كشتاری: هر نوع دام و طیور كه از نظر شرع مقدس اسلام قابلیت مصرف برای انسان داشته باشد. (بند د ماده 2 آییننامه چگونگی كنترل بهداشتی تردد، نقل و انتقال، واردات و صادرات دام زنده و فراوردههای خام دامی موضوع بند د ماده (3) و بند ب ماده (5) قانون سازمان دامپزشكی كشور مصوب 25/8/1373 هیئت وزیران)
دامیه: خراشی كه از پوست بگذرد و مقدار اندكی وارد گوشت شود همراه با جریان خون باشد كم یا زیاد؛ (از بند 2 ماده 186 قانون مجازات اسلامی مصوب 24/9/1361)
دانشآموز: اشخاصی دانشآموز نامیده میشوند كه در یكی از آموزشگاههای ملی یا دولتی (داخله یا خارجه) رسماً اشتغال به تحصیل داشته باشند. (ماده 70 قانون خدمت نظام وظیفه مصوب 29/3/1317)
دانشجوی خارجی: به دانشجوی تبعه كشورهای خارجی گفته میشود كه در دانشگاه جمهوری اسلامی ایران تحصیل میكند. (بند د ماده 1 تكمیل آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی ایران مصوب 14/6/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشجوی خارجی: به دانشجوی تبعه كشورهای خارجی گفته میشود كه در دانشگاه جمهوری اسلامی ایران تحصیل میكند. (بند د ماده 1 آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی مصوب 20/4/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشجوی داخل: هر فردی است كه در یكی از دانشگاهها به صورت حضوری یا غیرحضوری به تحصیل اشتغال داشته باشد كه در این آییننامه به آن دانشجو اطلاق میشود. (بند ب ماده 1 تكمیل آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی ایران مصوب 14/6/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشجوی داخل: هر فردی است كه در یكی از دانشگاهها به صورت حضوری یا غیرحضوری به تحصیل اشتغال داشته باشد كه در این آییننامه به آن دانشجو اطلاق میشود. (بند ب ماده 1 آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب 20/4/1374)
دانشجوی وابسته: به فردی که بهعنوان دانشجوی بورسیه یا ارز بگیر در یكی از دانشگاههای خارج از كشور تحصیل میكند، گفته میشود. (بند ج ماده1 تکمیل آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی ایران مصوب 14/6/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشجوی وابسته: به فردی که به عنوان دانشجوی بورسیه یا ارز بگیر در یكی از دانشگاههای خارج از كشور تحصیل میكند، گفته میشود. (بند ج ماده1آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی مصوب 20/4/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشكده: از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار، مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر، مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز، هر شعبه از مدارس عالی (فاكولته) دانشكده و مجموع شعب عالیه (اونیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد. (تبصره ماده 1 قانون اجازه تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی مصوب 19/12/1312)
دانشگاه: دانشگاه به مؤسسهای اطلاق میشود كه لااقل سه دانشكده كامل به تشخیص شورای مركزی دانشگاهها داشته باشد. (تبصره ماده 1 قانون راجع به تأسیس شورای مركزی دانشگاهها مصوب 9/9/1344)
دانشگاه: از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار، مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر، مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز، هر شعبه از مدارس عالی (فاكولته) دانشكده و مجموع شعب عالیه (اونیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد. (تبصره ماده 1 قانون اجازه تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی مصوب 19/12/1312)
دانشگاه: منظور از دانشگاه یا مؤسسه آموزش عالی، دانشگاهها و مؤسسات و مجتمعهای آموزش عالی و پژوهشی دولتی یا غیردولتی است كه طبق مقررات وزارتین فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت درمان و آموزش پزشكی مدرك رسمی بالاتر از دیپلم (ولو به عنوان معادل) صادر میكنند كه در این آییننامه به آنها دانشگاه اطلاق میشود. (ماده 1 تكمیل آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی ایران مصوب 14/6/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشگاه: منظور از دانشگاه یا مؤسسه آموزش عالی، دانشگاهها و مؤسسات و مجتمعهای آموزش عالی و پژوهشی دولتی یا غیردولتی است كه طبق مقررات وزارتین فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشكی مدرك رسمی بالاتر از دیپلم (ولو به عنوان معادل) صادر میكنند كه در این آییننامه به آنها دانشگاه اطلاق میشود. (ماده 1 آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی مصوب 20/4/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشگاه: دانشگاه در این آییننامه عبارت از كلیه مؤسسات آموزش عالی مستقلی است كه بر اساس قوانین یا مقررات وزارت فرهنگ و آموزش عالی تشكیل شده یا بشود. (ماده 1 آییننامه معاملات دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مصوب 10/5/1363 هیئت وزیران)
دانشگاه: دانشگاه در این آییننامه عبارت از كلیه مؤسسات آموزش عالی مستقلی است كه بر اساس قوانین یا مقررات وزارت فرهنگ و آموزش عالی تشكیل شده یا بشود. (ماده 1 آییننامه مالی دانشگاهها مصوب 30/3/1363 هیئت وزیران)
دانشگاه آزاد اسلامی: دانشگاه مؤسسهای است غیرانتفاعی كه درآمدهای آن منحصراً صرف هزینهها و پیشرفت و توسعه فعالیتهای آن خواهد شد. (ماده 5 اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی مصوب 12/8/1366 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشگاه شاهد: دانشگاه شاهد مؤسسهای است غیرانتفاعی و وابسته به بنیاد شهید انقلاب اسلامی با شخصیت حقوقی مستقل كه رئیس دانشگاه نماینده قانونی آن خواهد بود. (ماده 3 اساسنامه دانشگاه شاهد مصوب 29/8/1369 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
دانشگاه علوم اسلامی رضوی: دانشگاه مؤسسهای است غیردولتی و غیرانتفاعی و عامالمنفعه و بودجه آن از محل موقوفات مدرسه میرزا جعفر و خیرات خان، وجوهات شرعیه، درآمد خصوصی (غیردولتی) استان قدس رضوی و كمكهای مردمی تأمین میشود. (ماده 4 اساسنامه دانشگاه علوم اسلامی رضوی مصوب 5/10/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی)
داوری: داوری عبارت است از رفع اختلاف بین متداعیین در خارج از دادگاه به وسیله شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مرضیالطرفین و یا انتصابی. (بند الف ماده 1 قانون داوری تجاری بینالمللی مصوب 26/6/1376)
داوری بینالمللی: داوری بینالمللی عبارت است از این که یكی از طرفین در زمان انعقاد موافقت نامه داوری به موجب قوانین ایران تبعه ایران نباشد. (بند ب ماده 1 قانون داوری تجاری بینالمللی مصوب 26/6/1376)
دبستان: از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار، مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر، مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز، هر شعبه از مدارس عالی (فاكولته) دانشكده و مجموع شعب عالیه (اونیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد. (تبصره ماده 1 قانون اجازه تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی منصوب 19/12/1312)
دبیر: از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار، مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر، مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز، هر شعبه از مدارس عالی (فاكولته) دانشكده و مجموع شعب عالیه (اونیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد. (تبصره ماده 1 قانون اجازه تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی مصوب 19/12/1312)
دبیرستان: از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار، مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر، مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز، هر شعبه از مدارس عالی (فاكولته) دانشكده و مجموع شعب عالیه (اونیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد. (تبصره ماده 1 قانون اجازه تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی مصوب 19/12/1312)
درآمد: منظور آن دسته از دادوستدهای بخش دولتی است که ارزش خالص را افزایش میدهد. (ماده 77 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27/11/1380)
درآمد اختصاصی: درآمد اختصاصی عبارت است از درآمدهایی كه به موجب قانون برای مصرف یا مصارف خاص در بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد اختصاصی منظور میگردد و دولت موظف است حداكثر تا سه سال پس از تصویب این قانون، بودجه اختصاصی را حذف نماید. (ماده 14 قانون محاسبات عمومی كشور مصوب 1/6/1366)
درآمد اختصاصی: درآمد اختصاصی عبارت است از درآمدهایی كه به موجب قانون برای مصرف یا مصارف خاص در بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد اختصاصی منظور میگردد. (ماده 9 قانون محاسبات عمومی مصوب 15/10/1349)
درآمد اختصاصی دانشگاه: درآمد اختصاصی دانشگاه عبارت است از كلیه درآمدهای دانشگاه كه در یك سال مالی در اثر ارائه خدمات، تحقیقات و فروش محصولات حاصل میگردد. (ماده 5 آییننامه مالی دانشگاهها مصوب 30/3/1363 هیئت وزیران)
درآمد برنامه: درآمد برنامه عبارت است از درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار كه برای اجرای برنامههای عمرانی در بودجه عمرانی تحت عنوان درآمد برنامه منظور میشود. (ماده 10 قانون محاسبات عمومی مصوب 15/10/1349)
درآمد حقوق: درآمدی كه شخص حقیقی در خدمت شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی) در قبال تسلیم نیروی كار خود بابت اشتغال در ایران بر حسب مدت یا كار انجام یافته به طور نقد یا غیر نقد تحصیل میكند مشمول مالیات بر درآمد حقوق است. (ماده 82 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3/12/1366)
درآمد حقوق: درآمدی كه شخص حقیقی در خدمت شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی) در قبال تسلیم نیروی كار خود بابت اشتغال در ایران بر حسب مدت یا كار انجام یافته به طور نقد یا غیر نقد تحصیل میكند مشمول مالیات بر درآمد حقوق است. (ماده 1 لایحه قانونی مالیات بر درآمد حقوق مصوب 21/4/1359 شورای انقلاب)
درآمد خالص: درآمد خالص مشمول مالیات مؤدیان مذكور عبارت است از درآمدی كه در ظرف سال شمسی عاید مؤدی میشود منهای مخارجی كه برای تحصیل و حفظ درآمد مزبور نمودهاند. هزینههای قابل قبول در محاسبه مالیاتی به موجب آییننامه تعیین میگردد. (تبصره 1 ماده 6 قانون مالیات بر درآمد و املاك مزروعی و مستغلات و حق تمبر مصوب 16/1/1335)
درآمد شركتهای دولتی: درآمد شركتهای دولتی عبارت است از درآمدهایی كه در قبال ارائه خدمت یا فروش كالا و سایر فعالیتهایی كه شركتهای مذكور به موجب قوانین و مقررات مجاز به انجام آنها هستند عاید آن شركتها میگردد. (ماده 15 قانون محاسبات عمومی كشور مصوب 1/6/1366)
درآمد شركتهای دولتی: درآمد شركتهای دولتی عبارت است از درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار كه در بودجه شركتهای دولتی تحت عنوان درآمد شركتهای دولتی منظور میگردد. (ماده 11 قانون محاسبات عمومی مصوب 15/10/1349)
درآمد صندوق بازنشستگی: درآمد صندوق بازنشستگی از وجوهی كه از حقوق و مزایای مستخدمین رسمی و آزمایشی كسر میشود منحصر است به وجوه مذكور در مواد 71 و 72 و تبصره 5 ماده 137 این قانون و تبصره 70 قانون بودجه سال 1342 كل كشور و مبلغ ماه اول هرگونه تفاوت حقوق مستخدم. در صورت عدم كفایت وجوه صندوق بازنشستگی دولت مكلف است كمبود آن را در بودجه كل كشور از محل درآمد عمومی تأمین و پرداخت كند. بند 16 (100 اصلاحی) لایحه قانونی اصلاح بعضی از مواد لایحه قانونی استخدام كشوری مصوب كمیسیون خاص مشترك مجلسین مصوب 12/8/1349)
درآمد عمومی: درآمد عمومی عبارت است از درآمدهای وزارت خانهها و مؤسسات دولتی و مالیات و سود سهام شركتهای دولتی و درآمد حاصل از انحصارات و مالكیت و سایر درآمدهایی كه در قانون بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد عمومی منظور میشود. (ماده 10 قانون محاسبات عمومی كشور مصوب 1/6/1366)
درآمد عمومی: درآمد عمومی عبارت است از درآمدهای وزارت خانهها و مؤسسات دولتی و سایر منابع تأمین اعتبار كه در بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد عمومی منظور میشود. (ماده 8 قانون محاسبات عمومی مصوب 15/10/1349)
درآمد كافی: عبارت است از مقدار درآمدی كه عرفاً نیاز یك خانواده را تأمین كند به تشخیص هیئتهای واگذاری زمین. (بند 8 آییننامه اجرایی قانون واگذاری زمینهای دایر و بایر كه بعد از انقلاب به صورت كشت موقت در اختیار كشاورزان قرار گرفته است مصوب 8/8/1365 مصوب 29/11/1365 هیئت وزیران)
درآمد كشاورزی: منظور از درآمد كشاورزی مذكور در این قانون هر نوع درآمدی است که از محصول اراضی مزروعی و باغات و جنگلها و اغنام و احشام و قنوات و رودخانهها و آسیاها و حقالارض مراتع و اراضی مزروعی به دست میآید. (ماده 4 قانون مالیات بر درآمد مصوب 19/8/1322)
درآمد كل (شركت نفت): درآمد كل عبارت است از سود ویژه به اضافه بهره مالكانه (پرداخت مشخص) و وجوهی كه به عنوان پذیره و حقالارض و برگشت هزینه اكتشاف عاید شركت شود. همچنین وجوهی كه به عنوان سود خالص از شركتهای فرعی و وابسته پس از پرداخت مالیات بر درآمد آن شركتها عاید میگردد. (ماده 51 قانون اساسنامه شركت ملی نفت ایران مصوب 17/3/1356)
درآمد مشمول مالیات حقوق: درآمد مشمول مالیات حقوق عبارت است از حقوق (مقرری یا مزد یا حقوق اصلی) و مزایای مربوط به شغل اعم از مستمر یا غیر مستمر قبل از وضع كسور و پس از كسر معافیتهای مقرر در این لایحه قانونی. (ماده 2 لایحه قانونی مالیات بر درآمد مصوب 21/4/1359 شورای انقلاب)
درآمد مشمول مالیات حقوق: درآمدهایی كه شخص حقیقی در خدمت شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی) در قبال تسلیم نیروی كار خود بابت اشتغال در ایران بر حسب مدت یا كار انجام یافته به طور نقد یا غیر نقد تحصیل میكند مشمول مالیات حقوق است. (ماده 3 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 28/12/1345)
درآمد نا ویژه: درآمد نا ویژه عبارت است از درآمد حاصله از هر نوع كسب یا معاملات به انضمام درآمدهای بازرگانی و بانكی و صرافی و هر نوع عملیات انتفاعی دیگر و همچنین بهرهبرداری كانها كه پس از كسر هزینههایی كه برای تحصیل درآمدها به شرح زیر لازم میباشد به درآمد ویژه تبدیل میگردد الف) دستمزد، مواجب، حقالزحمه و حقالعمل و فوقالعاده مستخدمان و كارگران و وجوهی كه طبق نظامنامه وزارت دارایی به صندوقهای تقاعد و تعاون مستخدمان و كارگران پرداخته میشود.
(ماده 11 آییننامه قانون مالیات بر درآمد مصوب 19 آبان 1322 مصوب 1/3/1323)
درآمد ویژه: مبلغی است كه از عملیات و معاملات یك شركت یا اتحادیه تعاونی در یك دوره مالی پس از وضع هزینهها و استهلاكات حاصل میشود. (بند 3 ماده 1 از قانون شركتهای تعاونی مصوب 16/3/1350)
درآمد ویژه: درآمد ویژه مصرحه در ماده سوم از قانون مالیات بر درآمد عبارت است از: هرگونه درآمد نقدی یا جنسی حاصله از حقوق، مواجب، مزد، اجرت، حقالزحمه، فوقالعاده، پاداش و بهره معاملات پولی و معاملات رهنی و بیع شرطی، سود سهام، كارمزد، حقالامتیاز، لاتار و شرطبندی، حق داوری و درآمد املاك مزروعی مشمول مالیات، درآمد مشمول مالیات از اجاره بها، درآمد مشمول مالیات از فروش اموال غیر منقول، هر نوع درآمد اتفاقی جز درآمد ارثی و هر نوع درآمد دیگری كه در این آییننامه اسم صریحی از آن برده نشده و معافیت آن تصریح نگردیده و اجازه داده نشده است كه از آن درآمدها به عنوان هزینه تحصیل درآمد مبلغی موضوع شود. (ماده 10 آییننامه قانون مالیات بر درآمد مصوب 19 آبان 1322 مصوب 1/3/1323)
درآمد ویژه: درآمد ویژه شامل اقلام زیر است: الف) درآمد نقدی یا جنسی حاصله از حقوق و اجرت و حقالزحمه و فوقالعاده و پاداش و بهره معاملات پولی و سود سهام و كارمزد و هر نوع منافع یا سود دیگری كه عاید بگردد طبق آییننامه مخصوص. ب) درآمد غیر ویژه حاصله از هر نوع كسب یا معاملات به انضمام درآمدهای بازرگانی و بانكی و صرافی و صنعتی و هر نوع عملیات انتفاعی دیگر و همچنین بهرهبرداری كانها پس از وضع هزینههایی كه برای تحصیل این درآمدها لازم است و به موجب آییننامه مخصوص تعیین میگردد. ج) نسبت به املاك مزروعی كه به اجاره واگذار شده میزان درآمد ویژه عبارت خواهد بود از نصف مالالاجاره نقدی و جنسی سالانه آن كه به نقد تسعیر میگردد به موجب قرار اجاره كتبی یا شفاهی. د) از كلیه درآمد كشاورزی املاك مزروعی كه عاید مالك میگردد برابر نصف سهم مالكانه نقدی و جنسی كه قسمت جنسی آن باید تسعیر و تبدیل به نقد گردد. هـ) نسبت به مستأجرین املاك مزروعی كه درآمد كشاورزی سهم مالكانه را اجاره میكنند تمام سهم مالكانه محسوب پس از وضع مالالاجاره كه به مالك میپردازند نصف از عواید مستأجر. و) نسبت به مالكین املاك مزروعی كه شخصاً عمل رعیتی ملك را عهدهدار بوده و كل محصول را برداشت مینمایند نصف سهم مالكانه نقدی و جنسی تسعیر شده به نقد. ز) صد پنجاه مالالاجاره حمامها و یخچالها و صد هفتاد و پنج مالالاجاره خانهها و صد هشتاد سایر مستغلات و اراضی و متعلقات آنها كه به اجاره رفته و در شهرها و قصبات واقع شده باشد. (ماده 3 قانون مالیات بر درآمد مصوب 19/8/1322)
درجه شغلی: عبارت از تعیین ارشدیت نسبی مشاغل در مجموعه طبقات شغلی است. (بند ح ماده 1 از آییننامه حقوق و دستمزد كاركنان سازمانهای مناطق آزاد تجاری صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب 19/1/1375 هیئت وزیران)
درخت: درخت از نظر این قانون هر درختی است كه محیط بن آن از پنجاه سانتیمتر بیشتر باشد. (تبصره ماده 1 از قانون حفظ و گسترش فضای سبز و جلوگیری از قطع بیرویه درخت مصوب 11/5/1352)
درختان جنگلی ایران: درختان جنگلی ایران از نظر اجرای این قانون به شرح زیر دستهبندی میگردد: دسته اول- زربین، ارس، شمشاد، سرخدار، گردو، آزاد. دسته دوم- راش، بلوط، زبان گنجشك، ملچ، افرا، شیردار، الوكك، توسكا، نمدار. دسته سوم- اوجا، سفیدپلت، كلهو، ممرز و سایر گونهها. (بند 17 ماده 1 از قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب 25/5/1365)
درخواست وجه: درخواست وجه سندی است كه مدیر امور مالی دیوان محاسبات برای دریافت وجه به منظور پرداخت حوالههای صادر شده موضوع ماده 2 این قانون و سایر پرداختهایی كه به موجب قانون از محل بودجه مورد عمل عهده خزانه در وجه حساب یا حسابهای بانكی دیوان محاسبات صادر میگردد، تنظیم مینماید. (ماده 3 آئین نامه مالی، محاسباتی و معاملاتی دیوان محاسبات مصوب 9/6/1372)
درخواست وجه: درخواست وجه سندی است كه ذیحساب برای دریافت وجه به منظور پرداخت حوالههای صادر شده موضوع ماده 21 این قانون و سایر پرداختهایی كه به موجب قانون از محل وجوه متمركز شده در خزانه مجاز است حسب مورد از محل اعتبارات و یا وجوه مربوط عهده خزانه در مركز و یا عهده نمایندگی خزانه در استان در وجه حساب بانكی پرداخت دستگاه اجرائی ذیربط صادر میكند. (ماده 22 قانون محاسبات عمومی كشور مصوب 1/6/1366)
درخواست وجه: درخواست وجه سندی است كه ذیحساب برای پرداخت حوالههای صادر شده از محل اعتبارات بودجه عمومی دولت به عهده خزانه در وجه حساب وزارت خانه یا مؤسسه مربوط صادر میكند. (ماده 17 قانون محاسبات عمومی مصوب 15/10/1349)
درصد جانبازی: عبارت است از میزان آسیبدیدگی جسمی و روانی كه توسط كمیسیون پزشكی تخصصی تعیین درصد بنیاد مشخص و حسب مورد تجدیدنظر خواهد شد. (بند ج ماده 2 از قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی مصوب 31/3/1374)
درمانگاه: درمانگاه مؤسسهای است شبانهروزی كه بیماران سرپایی را میپذیرد و بایستی حداقل دارای سه پزشك عمومی یا متخصص باشد و استفاده از هر نام دیگر برای درمانگاه ممنوع است. (ماده 16 آییننامه اجرایی ماده 8 قانون تشكیل وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكی مصوب 26/5/1365 هیئت وزیران)
درمانگاه دامپزشكی: مكانی با فضای مناسب، طبق نقشههای موجود در سازمان دامپزشكی كشور است كه دارای امكانات كافی برای پذیرش دام، معاینه، تشخیص، معالجه سرپایی دامها و در صورت لزوم اعزام اكیپهای سیار به مناطق تحت پوشش میباشد. (ماده 2 آییننامه اجرایی ماده 10 قانون سازمان دامپزشكی كشور برای صدور پروانههای بیماران درمانگاه آزمایشگاه و اشتغال به امور درمانی دامپزشكی مصوب 4/10/1373 هیئت وزیران)
دریافتهای دولت: دریافتهای دولت عبارت است از كلیه وجوهی كه تحت عنوان درآمد عمومی و درآمد اختصاصی و درآمد شركتهای دولتی و سایر منابع تأمین اعتبار و سپردهها و هدایا به استثنا هدایایی كه برای مصارف خاصی اهدا میگردد و مانند اینها و سایر وجوهی كه به موجب قانون باید در حسابهای خزانهداری كل متمركز شود. (ماده 11 قانون محاسبات عمومی كشور مصوب 1/6/1366)
دریای ساحلی: حق حاكمیت ایران در خارج قلمرو خشكی ایران و آبهای داخلی شامل منطقهای از دریاها متصل به سواحل ایران كه دریای ساحلی نامیده میشود است. (ماده 1 قانون اصلاح قانون تعیین حدود آبهای ساحلی و منطقه نظارت ایران مصوب تیرماه 1313 مصوب 22/1/1338)
دریای سرزمینی: حاكمیت جمهوری اسلامی ایران خارج از قلمرو خشكی و آبهای داخلی و جزایر خود در خلیجفارس، تنگه هرمز و دریای عمان بر منطقهای از آبهای متصل به خط مبدأ كه دریای سرزمینی نامیده میشود نیز حاكمیت دارد. این حاكمیت همچنین شامل فضای فوقانی، بستر و زیر بستر دریای سرزمینی میباشد. (ماده 1 قانون مناطق دریایی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس و دریای عمان مصوب 31/1/1372)
دریای سرزمینی: در اصطلاح این قانون: منظور از دریای زیرزمینی دریای ساحلی موضوع ماده 3 قانون اصلاح قانون تعیین حدود آبهای ساحلی و منطقه نظارت مصوب 22 فروردین 1338 میباشد. (ماده 1 قانون حفاظت دریا و رودخانههای مرزی از آلودگی با مواد نفتی مصوب 14/11/1354)
دستگاه: منظور از دستگاهها در این قانون كلیه وزارت خانهها، سازمانها، مؤسسات، شركتهای دولتی و سایر واحدها كه به نحوی از انحا از بودجه كل كشور استفاده مینمایند و به طور كلی هر واحد اجرایی كه بر طبق اصول 44 و 45 قانون اساسی مالكیت عمومی بر آنها مترتب بشود میباشد. واحدهایی كه شمول مقررات عمومی در مورد آنها مستلزم ذكر نام است نیز مشمول این تعریف میباشند. (تبصره ماده 2 قانون دیوان محاسبات كشور مصوب 11/11/1361)
دستگاه: به كلیه واحدهای سازمانی تابع قوههای مقننه، مجریه و قضایی و نهادهای انقلاب اسلامی، شركتهای تابع دولت و كلیه مؤسسات كه به نحوی از بودجه عمومی استفاده میكنند اطلاق میشود. (بند ج ماده1 آییننامه اجرایی قانون ممنوعیت ادامه تحصیل كارگزاران كشور در ساعات اداری مصوب 12/4/1373 هیئت وزیران)
دستگاه اجرایی: منظور وزارت خانه، نیروها و سازمانهای تابعه ارتش ... استانداری یا فرمانداری كل، شهرداری و مؤسسه وابسته به شهرداری، مؤسسه دولتی، مؤسسه وابسته به دولت، شركت دولتی، مؤسسه عمومی عامالمنفعه و مؤسسه اعتباری تخصصی است كه عهدهدار اجرای قسمتی از برنامه سالانه بشود. (بند 11 ماده 1 قانون برنامه و بودجه كشور مصوب 10/12/1351)
دستگاه اجرایی: منظور از دستگاه اجرایی در این آییننامه، كلیه وزارت خانهها، سازمانها و شركتهای دولتی، مؤسسات و شركتهایی هستند كه شمول قانون بر آنها مستلزم ذكر نام است. (ماده 1 آییننامه اجرایی چگونگی استفاده از خودروهای دولتی و واگذاری آنها موضوع بندهای (الف، ج و ك) تبصره 13 قانون بودجه سال 1373 كل كشور مصوب 4/2/1372 هیئت وزیران)
دستگاه دولتی: منظور از دستگاه دولتی در این قانون كلیه وزارت خانهها، مؤسسات، شركتهای دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی، شهرداریها و هرگونه سازمان یا مؤسسهای است كه به نحوی از اعتبارات كل كشور یا اعتباراتی كه به موجب قانون یا تصویب نامه هیئت وزیران از محل درآمد عمومی تأمین میگردد بهرهمند میشوند. (تبصره 4 ماده 2 از قانون آییننامه استخدامی دیوان محاسبات كشور مصوب 7/7/1370)
دستگاه دولتی: وزارت خانه، مؤسسه یا شركتی است كه مطابق قوانین و مقررات، اعمال حاكمیت یا تصدی دولت جمهوری اسلامی ایران را در امری به عهده دارد. در مواردی كه موضوع در ارتباط با وظایف و مسئولیتهای چند دستگاه باشد، تعیین دستگاه مسئول بر عهده هیئت وزیران میباشد. (ماده 1 آییننامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافقهای بینالمللی مصوب 13/2/1371 هیئت وزیران)
دستگاه دولتی: منظور از دستگاه دولتی در این تصویب نامه، وزارت خانهها، مؤسسات دولتی، شركتهای دولتی و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت، دستگاههای اجرایی محلی، مؤسسات عمومی عامالمنفعه، شهرداریها و هر دستگاه دیگری كه بیش از 50 درصد هزینههای خود را از محل بودجه عمومی دولت دریافت مینمایند میباشد. (بند 4 مقررات مربوط به پرداخت اضافه كار ساعتی كاركنان دستگاههای دولتی مصوب 24/2/1358 هیئت وزیران)
دستگاه مسئول بهرهبرداری: منظور دستگاهی است كه پس از اجرا و تكمیل طرح عمرانی طبق قوانین و مقررات مربوط موظف به بهرهبرداری و نگهداری از آن میگردد. این دستگاه ممكن است همان دستگاه اجراكننده طرح و یا دستگاه دیگری باشد. (بند 12 ماده 1 قانون برنامه و بودجه كشور مصوب 10/12/1351)
دستگاههای دولتی: منظور از دستگاههای دولتی كلیه وزارت خانهها، ادارات مستقل، بنگاهها، شركتها و سازمان بیمههای اجتماعی كارگران و هرگونه سازمانی است كه دولت به نحوی از انحا از لحاظ مالی در آن سهیم باشد به استثنا وزارت جنگ و ژاندارمری كل كشور جز در مورد استفاده از مسكنهای عمومی واگذاری. (ماده 6 رد لوایح مربوط به تشكیل سازمان مسكن و تنظیم یك برنامه صحیح و بلندمدت برای خانهدار ساختن كارمندان دولت و كارگران صنایع مصوب 20/11/1344)
دستمزد: دستمزد عبارت از مبلغی است كه در مقابل ساعات كار و كارمزد عبارت از مبلغی است كه در مقابل هر واحد از محصول كار به كارگر به طور نقد یا جنس تأدیه میشود. (تبصره 1 ماده 3 از لایحه قانونی بیمههای اجتماعی كارگران مصوب 24/4/1334)
دستور اجرا: عبارت دستور اجرا از این قرار است عموم ضابطین عدلیه و كلیه مأموران اجرا و قوای دولتی مأمور و مكلف هستند كه هر یك در آنچه راجع به ایشان است ادای وظیفه و مساعدت برای اجرای مدلول این ورقه به عمل آورند نظر به این منظور ورقه حاضره صادر و ممضی و ممهور میگردد به تاریخ. (ماده 120 قانون ثبت اسناد و املاك مصوب 21/1/1301)
دستور موقت: دستور موقت ممكن است دایر بر توقیف مال یا انجام عمل یا منع از امری باشد. (ماده 316 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 21/1/1379)
دعاوی خانوادگی: منظور از دعاوی خانوادگی دعاوی مدنی بین هر یك از زن و شوهر و فرزندان و جد پدری و وصی و قیم است كه از حقوق و تكالیف مقرر در كتاب هفتم در نكاح و طلاق (منجمله دعاوی مربوط به جهیزیه و مهر زن) و كتاب هشتم در اولاد و كتاب نهم در خانواده و كتاب دهم در حجر و قیمومت قانونی مدنی همچنین از مواد 1005، 1006، 1028، 1029 و 1030 قانون مذكور و مواد مربوط در قانون امور حسبی ناشی شده باشد. (ماده 2 قانون حمایت خانواده مصوب 15/11/1353)
دعاوی خانوادگی: منظور از دعاوی خانوادگی دعاوی مدنی بین هر یك از زن و شوهر و فرزندان و جد پدری و وصی و قیم است كه از حقوق و تكالیف مقرر در كتاب هفتم (در نكاح و طلاق) و كتاب هشتم (در اولاد) و كتاب نهم (در خانواده) و كتاب دهم (در حجر و قیمومت) قانون مدنی و همچنین از مواد 1005، 1006، 1028، 1029 و 1030 قانون مذكور و نیز از مواد مربوطه در قانون امور حسبی ناشی شده باشد. (ماده 2 قانون حمایت خانواده مصوب 25/3/1346)
دعوی تصرف عدوانی: دعوای تصرف عدوانی عبارت است از: ادعای متصرف سابق مبنی بر این که دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف وی خارج كرده و اعاده تصرف خود را نسبت به آن مال درخواست مینماید. (ماده 158 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 21/1/1379)
دعوی تصرف عدوانی: دعوی تصرف عدوانی عبارت است از دعوی متصرف سابق كه دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف او خارج كرده و متصرف سابق اعاده تصرف خود را نسبت به آن مال درخواست مینماید. (ماده 323 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 25/6/1318)
دعوی تصرف عدوانی: دعوی مزاحمت و تصرف عدوانی در صلحیه اقامه میشود كه موضوع دعوی در حوزه آن واقع است. دعوی مزاحمت عبارت است از دعوایی كه به موجب آن متصرف مال یا حتی تقاضای جلوگیری از مزاحمت كسی مینماید كه نسبت به تصرفات او مزاحم است بدون این که مال را از تصرف متصرف خارج كرده باشد. دعوی تصرف عدوانی عبارت است از دعوی متصرف سابق كه دیگری بدون رضایت او مالی را از تصرف او خارج كرده و متصرف سابق اعاده تصرف خود را نسبت به آن مال تقاضا مینماید. (ماده 18 قانون اصول محاكمات حقوقی و تجاری مصوب 28/10/1314)
دعوی طاری: هر دعوایی كه در اثنای رسیدگی به دعوای دیگر از طرف خواهان یا خوانده یا شخص ثالث یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامه شود، دعوای طاری نامیده میشود. این دعوا اگر با دعوای اصلی مرتبط یا دارای یك منشأ باشد، در دادگاهی اقامه میشود كه دعوای اصلی در آنجا اقامه شده است. (ماده 17 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 21/1/1379)
دعوی طاری: هر دعوی كه در اثنای رسیدگی به دعوی دیگری از طرف مدعی یا مدعیعلیه یا شخص ثالثی یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامه شود، دعوی طاری نامیده میشود و این دعوی اگر با دعوی اصلی ناشی از یك منشأ باشد یا با دعوی اصلی ارتباط كامل داشته باشد، در دادگاهی اقامه میشود كه دعوی اصلی در آنجا اقامه شده است مگر این که دعوی طاری از صلاحیت ذاتی دادگاه خارج باشد در این صورت اگر رسیدگی به دعوی اصلی متوقف به رسیدگی به دعوی طاری باشد دعوی اصلی موقوف میماند تا دعوی طاری در دادگاهی كه صلاحیت رسیدگی به آن را دارد خاتمه پذیرد. (ماده28 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 25/6/1318)
دعوی متقابل: خوانده میتواند در مقابل ادعای خواهان، اقامه دعوا نماید. چنین دعوایی در صورتی كه با دعوای اصلی ناشی از یك منشأ بوده یا ارتباط كامل داشته باشد، دعوای متقابل نامیده شده و توأماً رسیدگی میشود و چنانچه دعوای متقابل نباشد، در دادگاه صالح به طور جداگانه رسیدگی خواهد شد. بین دو دعوا وقتی ارتباط كامل موجود است كه اتخاذ تصمیم در هر یك مؤثر در دیگری باشد. (ماده 141 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 21/1/1379)
دعوی متقابل: مدعی علیه حق دارد در مقابل ادعای مدعی اقامه دعوی كند و چنین دعوی را در صورتی كه با دعوی اصلی ناشی از یك منشأ یا با دعوی نامبرده ارتباط كامل داشته باشد دعوی متقابل نامند و به آن دعوی در همان دادگاه با دعوی اصلی رسیدگی میشود مگر این که دعوی متقابل از صلاحیت ذاتی دادگاه خارج باشد. بین دو دعوی وقتی ارتباط كامل موجود است كه اتخاذ تصمیم در هر یك مؤثر در دیگری باشد. (ماده 284 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 25/6/1318)
دعوی متقابل: مدعی علیه حق دارد كه در مقابل ادعای مدعی اقامه دعوا نماید و چنین دعوی را در صورتی كه مربوط به دعوی اولی (اصلی) باشد دعوی متقابل نامند و بدان دعوی در همان محكمه با دعوی اصلی رسیدگی میشود مگر این که دعوی متقابل نوعاً از صلاحیت محكمه خارج باشد. (ماده 246 قوانین موقتی اصول محاكمات حقوقی مصوب 18/8/1290)
دعوی مزاحمت: دعوای مزاحمت عبارت است از: دعوایی كه به موجب آن متصرف مال غیر منقول درخواست جلوگیری از مزاحمت كسی را مینماید كه نسبت به متصرفات او مزاحم است بدون این که مال را از تصرف متصرف خارج كرده باشد. (ماده 160 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 21/1/1379)
دعوی مزاحمت: دعوی مزاحمت عبارت است از دعوایی كه به موجب آن متصرف مال غیر منقول درخواست جلوگیری از مزاحمت كسی را مینماید كه نسبت به متصرفات او مزاحم است بدون این که مال را از تصرف متصرف خارج كرده باشد. (ماده325 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 25/6/1318)
دعوی مزاحمت: دعوی مزاحمت عبارت است از دعوایی كه به موجب آن متصرف مال تقاضای جلوگیری از مزاحمت كسی مینماید كه نسبت به تصرفات او مزاحم است بدون این که مال را از تصرف متصرف خارج كرده باشد. (از ماده 18 قانون اصول محاكمات حقوقی و تجاری مصوب 28/10/1314)
دعوی ممانعت از حق: دعوای ممانعت از حق عبارت است از: تقاضای كسی كه رفع ممانعت از حق ارتفاق یا انتفاع خود را در ملك دیگری بخواهد. (ماده 159 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 21/1/1379)
دعوی ممانعت از حق: دعوی ممانعت از حق عبارت است از دعوی كسی كه رفع ممانعت از حق ارتفاق یا حق انتفاع خود را در ملك دیگری بخواهد. (ماده 324 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 25/6/1318)
دفاتر مباشرت ثبت: دفاتر مباشرت ثبت از قرار تفصیل ذیل است: اولاً- دو دفتر برای ثبت اسناد به طوری كه قانون معین میكند، یكی برای معاملات راجعه به اموال غیرمنقوله و دیگری برای سایر معاملات. ثانیاً- دو دفتر فهرست كه در آن مباشر ثبت مفاد اسناد ثبت شده و تصدیقات خود را با قید سجلات و امضاها و همچنین كلیه اقداماتی را كه موافق وظایف خود به عمل میآورد نسختین مینویسد (به طور اختصار فهرست میكند). ثالثاً- دفتر نماینده عمومی كه به ترتیب حروف تهجی برای كلیه اسنادی كه در نزد مباشر ثبت یا تصدیق شده ترتیب میشود. رابعاً- دفتر صورت اسنادی كه در مباشرت ثبت تودیع میشود. خامساً- دفتر صورت اشخاصی كه ورشكسته و یا در تحت قیمومیت یا ولایت شرعی اعلان شدهاند. سادساً- دفتر عایدات. (ماده 18 قانون ثبت اسناد مصوب 21/2/1290)
دفاع غیرنظامی: دفاع غیرنظامی عبارت از مجموعه تدابیر و اقداماتی است كه برای آماده كردن مردم و مؤسسات و تأسیسات و منابع مختلف ثروتهای ملی در برابر آثار زیان بخش ناشی از حوادث طبیعی، سوانح غیرمترقبه، حملات هوایی، استعمال هرگونه سلاح و همچنین تقلیل تلفات و خسارات انجام میگیرد. (ماده 1 آییننامه اجرایی قانون اصلاح قانون سازمان دفاع غیرنظامی كشور مربوط به وظایف و تشكیلات مصوب 28/12/1351)
دفترخانه اسناد رسمی: دفترخانه اسناد رسمی واحد وابسته به وزارت دادگستری است و برای تنظیم و ثبت اسناد رسمی طبق قوانین و مقررات مربوط تشكیل میشود. سازمان و وظایف دفترخانه تابع قوانین و نظامات راجع به آن است. (ماده 1 قانون دفاتر اسناد رسمی و كانون سردفتران و دفتریاران مصوب 25/4/1354)
دفترخانه اسناد رسمی: دفترخانه محلی است كه سردفتر برای انجام كار و وظایف دفتری خود تعیین و به اداره ثبت محل و اداره ثبت اسناد مركز اطلاع میدهد، سایر شرایط دفترخانه و اوقات كار طبق نظامنامه وزارت عدلیه خواهد بود. (ماده 22 قانون دفتر اسناد رسمی مصوب 15/3/1316)
دفتر دارایی: دفتر دارایی دفتری است كه تاجر باید هر سال صورت جامعی از كلیه دارایی منقول و غیر منقول و دیون و مطالبات سال گذشته خود را به ریز ترتیب داده در آن دفتر ثبت و امضا نماید و این كار باید تا پانزدهم فروردین سال بعد انجام پذیرد. (ماده 9 قانون تجارت مصوب 13/2/1311)
دفتر دارایی: دفتر دارایی دفتری است كه تاجر باید هر سال صورت جامعی از كلیه دارایی منقول و غیر منقول و دیون و مطالبات سال گذشته خود را به ریز ترتیب داده در آن دفتر ثبت و امضا نماید و این كار باید تا پانزدهم حمل سال بعد انجام پذیرد. (ماده 9 قانون تجارت مصوب 12/3/1304)
دفتر روزنامه: دفتر روزنامه دفتری است كه تاجر باید همه روزه مطالبات و دیون و دادوستد تجارتی و معاملات راجع به اوراق تجارتی (از قبیل خرید و فروش و ظهر نویسی) و به طور كلی جمیع واردات و صادرات تجارتی خود را به هر اسم و رسمی كه باشد و وجوهی را كه برای مخارج شخصی خود برداشت میكند در آن دفتر ثبت نماید. (ماده 7 قانون تجارت مصوب 13/2/1311)
دفتر روزنامه: دفتر روزنامه دفتری است كه تاجر باید همه روزه مطالبات و دیون و دادوستد تجارتی و معاملات راجع به اوراق تجارتی (از قبیل خرید و فروش و ظهر نویسی) و به طور كلی جمیع واردات و صادرات تجارتی خود را به هر اسم و رسمی كه باشد و وجوهی را كه برای مخارج شخصی خود برداشت میكند در آن دفتر ثبت نماید. (ماده 7 قانون تجارت مصوب 12/3/1304)
دفتركپیه: دفتر كپیه دفتری است كه تاجر باید كلیه مراسلات و مخابرات و صورت حسابهای صادره خود را در آن به ترتیب تاریخ ثبت نماید. (ماده 10 قانون تجارت مصوب 13/2/1311)
دفتر كپیه: دفتر كپیه دفتری است كه تاجر باید كلیه مراسلات و مخابرات و صورت حسابهای صادره خود را در آن به ترتیب تاریخ ثبت نماید. (ماده 10 قانون تجارت مصوب 12/3/1304)
دفتر كل: دفتر كل دفتری است كه تاجر باید كلیه معاملات را لااقل هفتهای یك مرتبه از دفتر روزنامه استخراج و انواع مختلفه آن را تشخیص و جدا كرده هر نوعی را در صفحه مخصوصی در آن دفتر به طور خلاصه ثبت كند. (ماده 8 قانون تجارت مصوب 13/2/1311)
دفتر كل: دفتر كل دفتری است كه تاجر باید كلیه معاملات را لااقل هفتهای یك مرتبه از دفتر روزنامه استخراج و انواع مختلف آن را تشخیص و جدا كرده هر نوعی را در صفحه مخصوصی در آن دفتر به طور خلاصه ثبت كند. (ماده 8 قانون تجارت مصوب 12/3/1304)
دفتر گواهی امضا: دفتر گواهی امضا دفتری است كه منحصراً مخصوص تصدیق امضا ذیل نوشتههای عادی است و نوشته تصدیق امضا شده با توجه به ماده 375 آیین دادرسی مدنی مسلمالصدور شناخته میشود. وزارت دادگستری آییننامه لازم را برای گواهی امضا تهیه و تصویب خواهد كرد. (ماده 20 قانون دفاتر اسناد رسمی و كانون سردفتران و دفتریاران مصوب 25/4/1354)
دفتر یار: دفتریار كسی است كه سمت معاونت دفترخانه را دارا است و بر حسب پیشنهاد سردفتر و تصویب وزارت عدلیه انتخاب میگردد وظایف دفتریاران به موجب نظامنامه وزارت عدلیه معین خواهد شد. (ماده 24 قانون دفتر اسناد رسمی مصوب 15/3/1316)
دفتریار اول: هر دفترخانه علاوه بر یك دفتریار كه سمت معاونت دفترخانه و نمایندگی سازمان ثبت را دارا است و دفتریار اول نامیده میشود میتواند یك دفتریار دوم نیز داشته باشد. دفتریار به پیشنهاد سردفتر و به موجب ابلاغ سازمان ثبت اسناد و املاك كشور برابر مقررات این قانون منصوب میشود. (ماده 3 قانون دفاتر اسناد رسمی و كانون سردفتران و دفتریاران مصوب 25/4/1354)
دفینه: دفینه مالی است كه در زمین یا بنایی دفن شده و بر حسب اتفاق و تصادف پیدا میشود. (ماده 173 قانون مدنی)
دلال: دلال كسی است كه در مقابل اجرت واسطه انجام معاملاتی شده یا برای كسی كه میخواهد معاملاتی نماید طرف معامله پیدا میكند. اصولاً قرارداد دلالی تابع مقررات راجع به وكالت است. (ماده 335 قانون تجارت مصوب 13/2/1311)
دلیل: دلیل عبارت از امری است كه اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد مینمایند. (ماده 194 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 21/1/1379)
دلیل: دلیل عبارت از امری است كه اصحاب دعوی برای اثبات دعوی یا دفاع از دعوی به آن استناد مینمایند. (ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 25/6/1318)
دمپینگ: هرگاه كالایی با قیمت نامتناسب یا تسهیلات غیرعادی از كشوری برای ورود به ایران عرضه شود (دمپینگ Dumping) و این عمل برای اقتصاد كشور رقابت ناسالم تلقی گردد هیئت وزیران میتواند در هر موقع بنا به پیشنهاد وزارت اقتصاد برای ورود كالای مزبور از آن كشور سود بازرگانی ویژهای برقرار كند. (ماده 7 قانون امور گمركی مصوب 30/3/1350)
دوایر محلیه: در ایالات و ولایات و بلوكات برای ترتیب و تنظیم كلیه امور علاوه بر انجمن ایالتی و ولایتی و بلدی كه مطابق نظامنامه انجمنهای مذكوره تكالیفشان معین است دوایری تشكیل میشود كه به دوایر محلیه موسوم خواهد بود (در مقابل دوایر مركزیه كه عبارت از وزارت خانهها است) این دوایر از حیث وظایف و وسعت قلمرو و حدود اختیارات از یكدیگر متمایزند چنان که از حیث وظایف كلیه منقسم میشوند به دوایر اداریه و عدلیه و از حیث قلمرو به دوایر ایالتی و ولایتی و بلوكی و از حیث اختیارات به دوایر تابعه و متبوعه چنان که بلوك در اختیارات تابع اداره ولایات است و قریه تابع اداره بلوك. (ماده 4 قانون تشكیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حكام مصوب 27/9/1286)
دوره عمل: دوره عمل عبارت از مدتی است كه قانون برای جریان عملیات بودجه یك سنه مالی معین مینماید. مدت مزبور برای تشخیص مطالبات داینین دولت و بستن حساب عایدات و پرداخت مخارج تا روز آخر ماه سوم سال بعد است. (ماده 2 قانون محاسبات عمومی مصوب 10/12/1312)
دوره عمل: دوره عمل عبارت از مدتی است كه قانون برای جریان معاملات بودجه یك سنه مالیه معین مینماید. مدت مزبوره برای تشخیص و حواله مطالبات داینین دولت تا روز آخر ماه سوم سال بعد است و برای ختم اعمال دایر به دریافت عایدات و پرداخت مخارج تا روز آخر سال بعد است. (ماده 2 قانون محاسبات عمومی مصوب 3/12/1289)
دولت: منظور از دولت و مؤسسات وابسته به دولت عبارت است از كلیه وزارت خانهها و مؤسسات وابسته به دولت و همچنین مؤسسات بازرگانی و انتفاعی به شرح فهرست ضمیمه كه در این آییننامه به نام سازمانهای دولتی خوانده میشود. (ماده 1 آییننامه اجرایی قسمت اول تبصره 29 بودجه سال 1344 كل كشور مصوب 18/11/1344)
ده: چند آبادی و مزرعه نزدیك یا متصل به هم كه مجموعاً دارای ضوابط ماده یك باشند به پیشنهاد فرماندار و تأیید انجمن شهرستان و موافقت وزارت كشور و وزارت تعاون و امور روستاها ده شناخته میشود. (ماده 2 قانون تشكیل انجمن ده و ده بانی مصوب 25/12/1353)
دهات خرده مالك: دهات خرده مالك عبارت از دهاتی هستند كه مشمول پرداخت مالیات مزروعی نمیباشند. (تبصره2 ماده 8 از قانون بنگاه عمرانی کشور مصوب11/5/1334)
ده پهلوی: مسكوك طلای ده پهلوی دارای 223820/73 گرم طلای خالص و قطر آن 50 میلیمتر حد ترخص وزن دو در هزار. (بند ز قانون اصلاح قانون ضرب مسكوك طلا مصوب 22/2/1355)
دهستان: دهستان كوچكترین واحد تقسیمات كشوری است كه دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از به هم پیوستن چند روستا، مكان، مزرعه همجوار تشكیل میشود كه از لحاظ محیط طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن بوده و امكان خدماترسانی و برنامهریزی در سیستم و شبكه واحدی را فراهم مینماید. (ماده 3 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات كشوری مصوب 15/4/1362)
دهستان: وزارت كشور به تدریج از چند ده متصل به یكدیگر كه دارای وضع جغرافیایی و اقلیمی مشابهی بوده و از نظر اقتصادی و اجتماعی و آموزشی و تعاونی با یكدیگر ارتباط و وجه مشترك داشته باشند واحدی به نام دهستان تشكیل خواهد داد كه از لحاظ اداری تابع بخش معینی خواهد بود. (ماده 4 قانون تشكیل انجمن ده و ده بانی مصوب 25/12/1353)
دهكده مجاور جنگل: دهكده مجاور جنگل دهكدهای است كه اراضی آن لااقل از یك طرف به جنگل متصل باشد. (بند 14 ماده 1 از قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب 25/5/1346)
دیات: دیات، جزای مالی است كه از طرف شارع برای جرم تعیین شده است. (ماده 10 قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب 21/07/1361)
دیافراگم: سیستمی افقی یا تقریباً افقی است كه نیروهای جانبی را به اجزای مقاوم قائم منتقل مینماید. این سیستم میتواند مهار بندیهای افقی را نیز شامل گردد. (بخش تعاریف آییننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله مصوب 17/9/1378 هیئت وزیران)
دین رسمی ایران: دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنیعشری است...... (اصل دوازدهم قانون اساسی)
دیوار برشی: دیواری است كه برای مقاومت در برابر نیروهای جانبی كه در صفحه دیوار عمل میكنند، طراحی شده است و به آن دیافراگم قائم نیز گفته میگردد. (بخش تعاریف آییننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله مصوب 17/9/1378 هیئت وزیران)
دیواره ساحلی: سازه یا بنایی است كه در امتداد تقریبی دیواره طبیعی یا سواحل و برای تثبیت و حفاظت سواحل و زمینهای جانبی در برابر سیل و فرسایش احداث میشود. (آییننامه اجرایی قانون حفظ و تثبیت كناره و بستر رودخانههای مرزی مصوب 18/12/1363 هیئت وزیران)
دیوان عالی تمیز: دیوان عالی تمیز دارای دو شعبه و لدی الاقتضا سه شعبه است هر شعبه مركب از یك رئیس و سه مستشار كه یك نفر از آنها به نوبت به تعیین رئیس شعبه عضو ممیز شده و هیئت محكمه مركب از سه نفر خواهد بود. رئیس شعبه اول سمت ریاست كل دیوان تمیز را خواهد داشت. (ماده 38 قانون اصول تشكیلات عدلیه مصوب 28/4/1307)
دیوان جنایی: به اموری كه مطابق قانون مجازات عمومی جنایت تشخیص داده شده در محكمه استیناف رسیدگی خواهد شد، محكمه استیناف در این موقع دیوان جنایی نامیده شده و مركب از 5 نفر خواهد بود، رئیس و اعضا محكمه یا شعبه استینافی كه به امور جزایی رسیدگی مینماید به علاوه دو نفر از بین اعضا سایر شعب و اعضا علیالبدل استیناف و حكام بدایت به دعوت رئیس استیناف محكمه جنایی را تشكیل میدهند. (ماده 37 قانون اصول تشكیلات عدلیه مصوب 27/4/1307)
دیوان عالی كشور: دیوان عالی كشور به منظور نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاكم و ایجاد وحدت رویه قضایی و انجام مسئولیتهایی كه طبق قانون به آن محول میشود بر اساس ضوابطی كه رئیس قوه قضاییه تعیین میكند، تشكیل میگردد. (اصل 161 قانون اساسی)
دیوان عدالت اداری: به منظور رسیدگی به شكایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورین یا واحدها یا آییننامههای دولتی و احقاق حقوق آنها، دیوانی به نام دیوان عدالت اداری زیر نظر رئیس قوه قضاییه تأسیس میگردد. حدود اختیارات و نحوه عمل این دیوان را قانون تعیین میكند. (اصل 173 قانون اساسی)
دیون بلامحل: دیون بلامحل عبارت است از بدهیهای قابل پرداخت سنوات گذشته كه در بودجه مربوط اعتباری برای آنها منظور نشده یا زاید بر اعتبار مصوب و در هر دو صورت به یكی از طرق زیر بدون اختیار دستگاه ایجاد شده باشد: الف) احكام قطعی صادره از طرف مراجع صالحه. ب) انواع بدهی به وزارت خانهها و مؤسسات دولتی و شركتهای دولتی ناشی از خدمات انجام شده مانند حق اشتراك برق آب، هزینههای مخابراتی، پست و هزینههای مشابه كه خارج از اختیار دستگاه اجرایی ایجاد شده باشد. ج) سایر بدهیهایی كه خارج از اختیار دستگاه ایجاد شده باشد. انواع دیون بلامحل موضوع این بند از طرف وزارت امور اقتصادی و دارایی تعیین و اعلام خواهد شد. (ماده 8 قانون محاسبات عمومی كشور مصوب 1/6/1366)
دیون محقق: مقصود از دیون محقق بدهیهایی است كه بر طبق مدارك قانونی عرفاً قابل پرداخت باشد. (تبصره 1 ماده 2 از قانون اصلاح قانون مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض مصوب 23/12/1335)
دیه: دیه، مالی است كه از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است. (ماده 15 لایحه مجازات اسلامی مصوب 7/9/1370 مجمع تشخیص مصلحت نظام)
دیه: دیه مالی است كه به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیای دم او داده میشود. (ماده 294 لایحه مجازات اسلامی مصوب 7/9/1370)
دیه: دیه مالی است كه به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیا دم او داده میشود. (ماده 1 قانون مجازات اسلامی مصوب 24/9/1361)